محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

پسر گلم ســــــــ ــــه ماهگیت مبارکــــــــــــ ــــــ

امروز به همراه پسر گلم رفتیم بهداشت 92/2/24    آخه قند عسل ما امروز سه ماهه شدن       سه ماهگیت مبارک گل نازم انشالله صد سالــــــــــ ــه بشی   نه صد وبیست سالـــــ ــه شی   نــــــــه صد و بیست سال کمه همیشه زنـــــــــده باشی     قد 65  وزن 6600   دور سر 40.8     پسر گلم هر روز داری زرنگ تر و باهوش تر میشی همش دلت میخواد یکی با شما صحبت کنه و شما واسش ادا در بیاری عمه جونت میگفت انقد باهاش حرف زدین همش دلش میخواد حرف بزنه وروجک کلی از خودت ادا در میاری بووووووووووووو میکنی و /اب دهنتو میریزی بیرون به خاط...
24 ارديبهشت 1392

خدایا شکــــــــــــــرت

  خدایا شکرت هرچقدر شکرگذار این نعمتی که به ما عطا کردی باشم کمه این پسر دوست داشتنی و زیباا این فرشته آسمونـــــــــــــــــی هیچوقت تو فکرم نمیگنجید مادر بشم و بچه خودمو تو بغلم بگیرمو نگاش کنم هر وقت به پسرمون نگاه میکنیم لبخندی رو لبمون میاد و بهم میگیم واقعا این پسره ماست؟؟؟ گل مامان 9 ماه با من همه جا بودی از 24 خرداد که فهمیدم باردارم تا 24 بهمن که بدنیا اومدی   خیلی خاطره از این روزای قشنگ برام مونده   شما با مامان همراه بودی از سرکار رفتنا  و دکتر بگیر تا  کلاسای بارداری.... عاشق ریلکسیشنای آخر کلاس بودم چون احساس میکردم خیلی به شما نزدیک میشم و رابطه مستقیمی باهم داریم...
23 ارديبهشت 1392

اندر احوالات این روزها

گل مامان  این روزا خیلی بیقراری نمیدونم کجات درد میکنه ولی خیلی ناراحتی   2 هفته ای میشه میلت به شیر خوردن کم شده قبلا هر دو ساعت 90 تا میخوردی الان 30 تا یا 60 تا به زور میخوری همش بالا میاری 3 روز پیش که حالت بد بود و خیلی گریه میکردی بردیمت دکتر جیغاتو تو خونه زدی اونجا به دکتر میخندیدی آقای دکتر گفتن ویروس و خوب میشی یه آمپول هم دادن به شما وجالبه که موقع آمپول زدن هم میخندیدی   ولی آخرش دردت گرفت گریه کردی   قربونت برم مامان جون  حالت یکمی بهتر شده ولی هنوزم شیر کم میخوری گلم انشاالله که زودی خوبه خوب بشی   الانم که خوابیدی...     عزیزم قرار شد مامانی از ...
17 ارديبهشت 1392

محمد صادق و دل درد :((

گل پسری این روزا بداخلاق شده همش دلش درد میکنه و گریه میکنه و نق میزنه دیشب بعد از کلی گشتن و ٦ یا ٧ تا داروخونه  رفتن بالاخره قطره کولیک اید و پیدا کردیم و دیشب بعد از چند هفته پسرم راحت خوابید قربونش برم   ...
4 ارديبهشت 1392
1